هُوالابهی
ای پروردگارِ آمرزگار، اين مرغانِ بی آشيان را در حديقۀ ثَبات و استقامت در شاخسار سِدرۀ منتهی پناه عنايت فرما و اين ماهيان لُجّۀ توحيد را در بحرِ اعظمِ عنايتت غوص ده و اين بی سامانان صحرای محبّتت را در کَهفِ منيع و ملاذ رفیع ِحفظ و حراستت منزل و مأوی احسان کن تا به عون و فَضل و جودت در سماءِ وجود چون انجم هدايت بدرخشند و در انجمن عالم چون چراغ‌های محبّت‌الله روشن و منوّر گردند، اَمطار غَمام رحمت باشند و اشعّۀ آفتابِ افق حقيقت، لسانی ناطق گردند و فضلی سابق شوند، چشمی بينا باشند و گوشی شنوا، داری پِر بار گردند و گُلزاری با نفحاتِ مُشکبار، امواج دريایِ آثار قِدم شوند و نسائم گُلشنِ اسمِ اعظم، مَهبِط الهام باشند و مشرق انوار و مظهرِ الطافِ ربّ مختار، در ملأ مقرّبين محشور گردند و در زُمرۀ مخلصين معدود و معروف، از حرارتِ محبّت‌اللّه چون شعله سوزان باشند و در فِرقَتِ جمالِ منّان ابری گريان، به وفای الهی رويشان روشن گردد و به عنايتِ حضرت يزدانی دل‌هاشان لاله زار و گلشن، هر يک در امرالله عَلَمِ مُبين گردند و در استقامت بر عهد و پيمان حِصنِ مَتين. ع ع